نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد
شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : نصرت نوجوان
نظريه وجودي وجودی (هستی گرایی)ماهيت فلسفي- انتخاب- مسئوليت- آگاهي- مرگ- تنهايي- آزادي مجموعه‏ايي از عقايد و نظريه‏ها در مورد انسان است و بهتر است به آن روان درمان‏هاي وجودي گفته شود بروي مفاهيمي مثل انتخاب- مسئوليت- آگاهي- مرگ- تنهايي- آزادي- تأكيد دارد. افرادي كه عقايد آنها در هستي‏گرايي تأثير داشته: رولومي- يالوم- فرانك- كيرگارد- سارتر هدف اصلي وجود درماني: تشويق كردن مراجعان به فكر كردن درباره زندگي ؛گزينه‏هاي پيش روي آنها و انتخاب كردن است.

ادامه مطلب ...
دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : نصرت نوجوان

مقدمه :

پرسشهایی که از بافتار تجارب بالینی بر می خیزند و پاسخی قابل تأمل می یابند ، معمولاً حد و مرزهای روان درمانی را زیر پا می گذارند . اگر این پرسشها به درستی پیگیری شوند، افقهای جدیدی پیش روی متخصصین بالینی می گشایند . یانگ و همکارانش در طی کسب تجارب گرانبها در روند درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت و بیماران مقاوم به درمان ، به این نتیجه رسیدند که تکنیک های شسته و رفته شناخت درمانی نمی تواند بهبودی قابل ملاحظه ای در این گروه از بیماران ایجاد کند ، بنابر این با گشاده نظری از مفاهیم رویکرد های دیگر استفاده کردند . نکته حائز اهمیت این که طرح واره درمانی از مبانی نظری منسجم و یکپارچه ای برخوردار است و مدلی التقاطی محسوب نمی شود . (حمید پور ، 1386).



ادامه مطلب ...

گذر از آینه به عرصه نمادین

این مقاله ترجمه مقاله « ژاک لاکان» دکتر مارى کلیگز است که استادیار ادبیات انگلیسى در دانشگاه کلرادو است. هرجا از دیگرى بدون پرانتز استفاده شده منظور other با oکوچک به معناى معمول دیگرى یا غیر است و هر جا داخل پرانتز آمده منظور دیگرى با O بزرگ به معناى خاص «دیگرى» است.
 
ژاک لاکان، روانکاو پیشرو فرانسوى، ابتدا به تحصیل روانپزشکى پرداخت و در دهه ۳۰ و ۴۰ به درمان بیماران روانى اشتغال داشت. سپس در دهه ۵۰ شروع به پروراندن و ارائه روایت جدیدى از روانکاوى کرد که برپایه نظریات زبان شناسى و انسان شناسى ساختارگرا شکل گرفته بود. با این توضیحات ممکن است لاکان، همان فروید به نظر آید که با سوسور ادغام شده و تأثیراتى هر چند اندک هم از لوى استروس و حتى دریدا پذیرفته است اما مهم ترین و مؤثرترین پیشگام فکرى او فروید بود. یکى از پیش انگاره هاى اساسى تفکر اومانیستى، وجود نفس پایدار و منسجم است که داراى خصایص مطلوبى مانند اراده آزاد و خودسامان بخشى است.


ادامه مطلب ...

 کارن هورنای

کارن هورنای(Karen Horney)؛ روانکاو آلمانی و از مشاهیر مکتب روانشناسان اجتماعی (نئوفرویدین ها).
 
 
زندگی
کارن هورنای در 16 سپتامبر 1885 در هامبورگ آلمان به دنیا آمد. پدرش ناخدای کشتی و مردی کج‌خلق بود. او از مادرش که زنی روشنفکر و سرزنده بود چندین سال مسن‌تر بود. مادرش این موضوع را نزد کارن فاش ساخته بود که آرزوی مرگ شوهرش را دارد، زیرا از ترس اینکه مبادا بی‌شوهر بماند با وی ازدواج کرده بود. کودکی هورنای اصلاً تعریفی نداشت. مادرش او را طرد می‌کرد و برادر بزرگترش را (که کارن به پسر بودن او حسادت می‌کرد) بیشتر دوست می‌داشت و پدرش قیافه و هوش او را پیوسته تحقیر می‌کرد و در او احساس حقارت، بی‌ارزشی و خصومت به وجود می‌آورد. این فقدان محبت پدر ـ مادری چیزی را که بعدها «اضطراب اساسی» نامید در او پرورش داد.

 



ادامه مطلب ...

کارل گوستاو یونگ

نقاب که به چهره داریم

 یونگ که بود و در میان روانشناسان چه جایگاهى داشت
کارل گوستاو یونگ، روانشناس برجسته سوئیسى و بنیانگذار روانکاوى تحلیلى در سال
۱۸۷۵ دیده به جهان گشود.
یونگ به عنوان محققى برجسته وسعت مطالعاتى عجیبى داشت از طالع بینى تا کیمیاگرى، معرفت باطنى، باستان شناسى ، اسطوره شناسى، ادیان الهى و روانشناسى، روانپزشکى و پزشکى که این مورد اخیر رشته تحصیلى وى بود. یونگ مدتى دوست و همکار فروید بود اما به تدریج منتقد مبانى وى شد و در سال
۱۹۱۳ از فروید گسست و مکتب «روانشناسى تحلیلى » خود را در برابر «نظام روانکاوى» فروید پى ریزى کرد. او نویسنده اى پرکار بود. آثارش در بیش از ۲۰ مجلد گردآورى شده است. بسیارى از آنچه راجع به زندگى یونگ و آثارش مى دانیم در سرگذشت او به قلم خودش، تحت عنوان «خاطرات ، رؤیاها و تأملات» گرد آمده که توسط دوست و همکارش آنیلا جافه ثبت شده است.


ادامه مطلب ...

ژان پل سارتر


زندگی
ژان پل سارتر ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد. پدرش مهندس نظامی نیروی دریایی و مادرش دختر عموی آلبرت شوایتزر برنده جایزه نوبل صلح و از خانواده یی روشنفکر بود.پانزده ماهه بود که پدرش مرد. تا ده سالگی شارل شوایتزر پدر بزرگ مشهورش که معلم زبان های خارجی بود او را تربیت کرد.
از سال
۱۹۰۷ تا ۱۹۱۷ «پولوی» کوچک نزد خانواده مادری اش بود و ده سال را به خوشی در آنجا گذراند و با بودن در محیط کتابخانه پدر بزرگ با ادبیات آشنا شد. این دوران در سال ۱۹۱۷ که مادرش با یک مهندس فنی ازدواج کرد پایان یافت، هر چند که این اقدام موجب نفرت سارتر ۱۲ ساله از مادرش شد. تا ۱۵ سالگی برای تحصیل به مدرسه یی در روشل رفت اما تحمل شرایط مدرسه و رفتارهای خشونت آمیز دانش آموزان دیگر برای او بسیار دشوار بود.
در سال
۱۹۲۱ به علت بیماری به پاریس بازگشت و مادرش به علت نارضایتی او از مدرسه تصمیم گرفت او را در پاریس نگه دارد. در شانزده سالگی در مدرسه پاریس با پل نیزان نویسنده جوان که سپس هفت سال دوست صمیمی او بود آشنا شد. به همراه نیزان در رشته فلسفه وارد دانشسرای عالی پاریس شد که محل آشنایی او با سیمون دو بووار بود. افتخاری که سارتر از دوران کودکی در پی آن بود با رد نوشته هایش از سوی ناشران ناکام ماند اما با نگارش تهوع نخستین رمان فلسفی اش در سال ۱۹۳۸ و چند زندگینامه خودنوشت شهرت خاصی یافت. سپس مجموعه یی از داستان ها را به نام دیوار (۱۹۳۹) نگاشت که جنگ دوم جهانی در این مرحله او را متوقف کرد. پیش از جنگ سارتر آگاهی سیاسی نداشت فردی صلح جو بود بی آنکه برای صلح مبارزه کند.



ادامه مطلب ...

جان دیویی

جان دیویی یکی از معروفترین فیلسوفان امریکایی قرن بیستم و از پیشتازان پراگماتیسم است که آرای انقلابی‌اش در باب سرشت فلسفه، آموزش، جامعه و سیاست حرف و حدیثهای فراوانی را به وجود آورد.
 
زندگی
جان دیویی در روز بیستم اکتبر سال 1859 میلادی در شهر برلینگتون در ورمونت آمریکا به دنیا آمد. او پس طی مراحل تحصیلی مقدماتی وارد دانشگاه جان هاپگینز شد و در کنار تحصیل در رشته فلسفه به شغل آموزگاری در مدرسه نیز مشغول بود.
دانشگاه جان هاپکینز تا زمان فارغ التحصیلی او تحت سرپرستی جرج اس موریس بود که گرایشهای آرمانگرایی داشت و توانسته بود ذهن دیویی را با اندوخته های خود در این خصوص پر کند. دیویی جان هاپکینز را به قصد تصاحب یک منصب پیشنهادی به سوی دانشگاه میشیگان ترک گفت.


ادامه مطلب ...

اروین دی. یالوم

 
اروین دیوید یالوم (Irvin David Yalom) روانپزشک معاصر آمریکایی و نویسنده رمان مشهور «وقتی نیچه گریست».

زندگی
اروین یالوم در 13 ژوئن 1931، در شهر واشنگتن دی‌سی از والدینی به دنیا آمد که از مرز روسیه و لهستان مهاجرت کرده بودند.
اروین یالوم در سال
۱۹۵۶ در بوستون در رشته پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در نیویورک در رشته روانپزشکی فارغ التحصیل شد و بعد از خدمت سربازی، در سال ۱۹۶۳ استاد دانشگاه استانفورد شد. در همین دانشگاه بود که الگوی روانشناسی هستی گرا یا اگزیستانسیال را پایه گذاری کرد. یالوم هم آثار دانشگاهی متعددی تالیف کرده است و هم چند رمان موفق دارد. او جایزه انجمن روانپزشکی امریکا را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد، اما بیشتر به عنوان نویسنده رمان های روانشناختی، به ویژه رمان مشهور وقتی نیچه گریست شهرت دارد.


ادامه مطلب ...

کوهی در اقیانوس


فروید برای سائق های زیستی و به زعم برخی پیروانش، سائق های روانشناختی - اجتماعی، انرژی حیاتی قائل بود؛ سائق هایی که توسط سلسله اعصاب و هورمون ها حمایت می شوند و برحسب شدت، قدرت و اهمیت آن، تشفی آن از اولویت های مختلفی برخوردار می شود و به تجربه و رفتار جهت می دهد. این سائق ها همراه با تجارب اجتماعی - پرورشی، به ویژه آن بخش از تجاربی که از بار هیجانی برخوردار شده اند، در بخش ناخودآگاه ذهن فعالند. فروید با تاکید بر وجوه ناخودآگاه ذهن انسان، در واقع جهان شگفت انگیز «آگاهی زیرآستانه یی» را آشکار ساخت که علاوه بر سائق های زیستی، تجارب ناخوشایند، خاطره های دردناک و امیال نابهنجار را در خود نهان دارد؛ جهانی که اگرچه ممکن است انسان بر آن آگاه نباشد، اما به عنوان میدان مغناطیسی قدرتمندی بر زندگی انسان و رفتار وی تاثیر می گذارد.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...



ادامه مطلب ...

نبرد نفسگیر من

زمانی که بر سر راه تشفی یک نیاز زیستی مانعی ایجاد شود، زمانی که تحقق کفایت و شایستگی خود دریافته با محدودیتی ذهنی مواجه شود و زمانی که اهدافی را، خواه شخصی و خواه اجتماعی که به لحاظ اهمیت یکسانند، دنبال می کنیم، چنانچه تلفیق آنها با یکدیگر ممکن نباشد، دچار تعارض خواهیم شد. حتی پیش بینی احتمال بروز تعارض باعث می شود انسان در برخی موقعیت ها از ابراز نظر خود یا دست زدن به کاری که در نظر داشته است، خودداری کند. چنانچه افراد مدت زیادی در معرض تعارض های روانشناختی - اجتماعی قرار گیرند، تنش حاصله، پیامدهای منفی رفتاری، هیجانی و روان تنی به همراه خواهد داشت. در عین حال صاحب نظران بروز کشمکش ها را در زندگی امری عادی و همچون فرصتی تلقی کرده و از آن استقبال می کنند. غالب صاحب نظران، با تجربه به چالش کشیدن تعارض های زندگی، کنار آمده یا مهار آن را باعث کسب بصیرت، ارتقای عزت نفس، کسب و استقرار خودکفایتی و خودسامانی و موجبات تعالی فرهنگی انسان ها می دانند. روی ادامه مطلب کلیک کنید...



ادامه مطلب ...

هانا سیگل

زندگینامه مختصر هانا سیگل- روانکاو شهیر بریتانیایی هانا سیگل را یکی از پر آوازه ترن کسانی می دانند که در روانکاوی معاصر ادامه دهنده و تکمیل کننده کار کلاین است. او در کنار روزنفلد، بایون و اسکات از پیشگامان تحلیل اسکیزوفرنی در دهه های 40 و 50 هستند. او از معدود روانکاوانی بود که به عنوان فعال اجتماعی به شمار می آیند سیگل در دهه 80 رهبری گروهی از روانکاوان معترض BPS (جامعه روانکاوی بریتانیا) را نسبت به جنگ هسته ای به عهده داشت که آن را دیوانگی مطلق می دانستند. مقاله معروف او سکوت جنایت واقعی است(1987) در همین مورد است.
 
او در لهستان بزرگ شد. مادرش زنی پر انرژی و مهربان بود. در 12 سالگی به دلیل پاره ای مشکلات به ژنو رفتند. پدرش ویراستار یک مجله شد. هانا برای ادامه تحصیل در طب به ورشو برگشت. این در حالی بود که علاقه ی خاصی به جامعه شناسی داشت.


ادامه مطلب ...

نظریه ی شناختی اجتماعی آلبرت بندورا

مختصری از زندگینامه آلبرت باندورا
 



زندگی نامه آلبرت بندورا: درک چگونگی آموختن رفتارهای تازه، یکی از جذاب‌ترین و در عین حال ریشه‌ای‌ترین زمینه‌های تحقیق در روان‌شناسی بوده است که پیشینه نظریه‌پردازی درباره آن به قرن‌ها پیش باز می‌گردد. چگونه یاد می‌گیریم که با دیگران رفتار کنیم؟ قوانین و ارزش‌های اجتماعی چگونه در انسان نهادینه می‌شوند؟ و رفتارهای جدید چگونه شکل می‌گیرند؟


آلبرت بندورا، چهارمین روان‌شناس تأثیرگذار در تاریخ این علم خوانده شده است.
آلبرت بندورا با نظریه «یادگیری اجتماعی» (Social Learning) خود به پرسش‌هایی کلیدی در روان‌شناسی پاسخ گفت که اکنون پس از چند دهه به یکی از پایه‌های روان‌شناسی نوین بدل شده است.
به دلیل همین تحقیقات و نظریات برجسته، وی به عنوان برنده جایزه روان‌شناسی گراومیر که هر سال به یکی از روان‌شناسان برجسته تعلق می‌گیرد، اعلام شد.

.

ادامه مطلب ...

آبراهام مزلو

آبراهام هرولد مزلو (1 آوریل 1908، 8 ژوئن 1970) یک روان شناس آمریکایی بود. او برای مفهوم پردازی اش از "سلسله مراتب نیازهای انسان" مطرح، و پدر روان شناسی انسان گرا به شمرده شده است .
 
 زندگی نامه
 مزلو، بزرگ ترین کودک [خانواده ای] هفت فرزندی، در بروکلین [نیویورک] دیده به جهان گشود و پا گرفت. والدینش مهاجران یهودی دانش نیاموخته ای از روسیه بودند. او کند ولی منظم بود، و دوران کودکی اش را دوران تنهایی و بدبختی به یاد سپرد، چون، همان گونه که گفت: "من پسر یهودی کوچکی در میان همسایگانی غیریهودی بودم. قدری به نام نویسی سیاه پوستی کلاس اولی در مدرسه ی سفید پوست ها شبیه بود. من منزوی و بدبخت بودم. من در کتاب خانه ها و در میان کتاب ها، بدون هیچ دوستی بزرگ شدم".

 



ادامه مطلب ...

فروید، خشونت و مالکیت

فروید را به عنوان روانکاوی می‌شناسیم که سیطره اندیشه‌اش، به‌رغم مخالفت‌هایی که با تئوری‌های او شده، بر سیر تفکر مدرن انکار‌ناپذیر است. اما آیا فروید صرفا یک روانکاو بود؟ بله! ولی روانکاوی که می‌توانست از اعصاب و روان بدن انسان فراتر رود و اعصاب و روان جامعه را نیز بکاود و تحلیل کند. او به‌ویژه در کتاب‌های آسیب‌شناسی روانی زندگی روزمره و نیز ناخوشایندی‌های فرهنگ، نشان داده است که دنیای اندیشه او محصور در اجسام انسان‌ها نیست بلکه او دغدغه‌های دیگری نیز دارد که می‌تواند در مقام همان دکتر فروید روانکاو، به آنها بپردازد و بگذرد. در این یادداشت‌ کوتاه، بر آنم تا به یکی از این موارد اشاره کنم. در ناخوشایندی‌های فرهنگ، فروید به تحلیل روانشناختی دیدگاه کمونیست‌ها مبنی‌بر لغو مالکیت خصوصی می‌پردازد.
همان‌طور که می‌دانید، بنابر پیش‌فرض آزمون‌نشده کمونیست‌ها، مالکیت خصوصی منشا شر و پلیدی و بدرفتاری‌های انسان و زورگویی او است و چنانچه بشر بتواند از چنگال این عامل ویرانگر نجات یابد، زندگی او رو به اوج خواهد گرفت و در ساحل امن و صلح و مهربانی لنگر خواهد انداخت. از دیدگاه آنان، اگر مالکیت خصوصی ملغی شده و همه کالاها و املاک به اشتراک گذاشته شوند، بدخواهی و پلیدی از میان مردم برخواهد بست. زیرا در جامعه موعود کمونیست‌ها، همه نیازها برطرف شده و دیگر دلیلی وجود نخواهد داشت که فرد، دیگری را دشمن خود بینگارد و با او به ستیز برخیزد.


ادامه مطلب ...

نظريه‌ي يادگيري اكتشافي (برونر)

وي انسان را موجودي انديشه‌ور ، آفريننده و دانش‌پژوه مي‌شناسد . روش او در مسايل يادگيري گزينشي يا التقاطي است . او مي‌خواهد بداند مردم با اطلاعات و معلومات خود چه مي‌كنند و چگونه از معلومات نظري و مجرد پا فراتر مي‌گذارند و به بينش كلي يا ادراكي كه به آنان شايستگي مي‌دهد دست مي‌يابند .
او از آزمايش‌هاي خود چنين دريافت كه يادگيرندگان همواره پاسخ‌هاي خاصي را با محرك‌هاي معيني ارتباط نمي‌دهند . يادگيري از نظر او مبتني بر هدف‌جويي است .به عقيده‌ي او تنها سايق‌هاي حيواني فرد را وادار به فعاليت نمي‌كنند بلكه نيازهاي نخستين ديگر مانند كنجكاوي ، علاقه و ادراك او را وادار مي‌كند .برونر ، با انتقاد از روانشناسان به ويژه رفتارگرايان تصريح مي‌كند كه به جاي توضيح و تشريح يادگيري به گونه‌اي ماشين‌وار ، بهتر است بدانيم كه كودك نخست راه‌هاي ساده نيل به هدف را مي‌آموزد ، آن‌گاه به كسب اطلاعاتي كه با هدف‌هايش ارتباط دارند ، مي‌پردازد ، سرانجام معلومات سازمان‌يافته و با هدف را تعميم مي‌دهد و به صورت معرفت كلي براي انجام منظورهاي خود به كار مي‌برد .در واقع فرد به ياري ساخت نمونه‌ها ، نه تنها اطلاعاتي به دست مي‌آورد بلكه پيشگويي مي‌كند و به طبقه‌بندي هم مي‌پردازد . روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

روانشناسي انسان‌گرايي باتوجه به فلسفه‌ي وجودگرايي به پژوهش‌هاي فراواني دست زد و در مقام مخالفت با رفتارگرايي بر آمد . مفاهيم مربوط به شكوفايي(ACUALIZATION) بلوكه هاي اساسي رويكرد انسان گرايي راجرز را مي سازند.به طور كلي مي توان گفت كه شكوفا ئي يك پديده بيولوژيكي در ارگانيسم است كه گرايش فعال در جهت شكوفا ساختن خود است. از نظر راجرز شكوفايي دو گونه است: گرايش شكوفا سازي كليGeneral Actualizing Tenedencyكه در تمامي موجودات زنده وجود دارد ويگ گرايش ذاتي در ارگانيسم براي رشد تمامي توانائيهايش به طوري كه در خدمت حفظ و يا ارتقاء ارگانيسم باشد.

 

ظهور روان شناسی انسان گرایی
همانند دیگر جنبشها در روانشناسی نوین به نظر می‌رسد که روح زمان موجب می‌شود که اندیشه‌های پیشایند به یک جنبش واقعی تبدیل شود. روانشناسی انسان گرایی ظاهرا بازتابی از ندای ناآرامی و نارضایتی جوانان سالهای دهه 1960 علیه جنبشهای ماشین گرایی و ماده گرایی فرهنگ معاصر غرب بود. جنبش روانشناسی انسان گرایی به وسیله تاسیس مجله روان شناسی انسان گرایی ، در سال 1961 ، انجمن روان شناسی انسان گرایی امریکا در سال 1962 و شعبه روانشناسی انسان گرایی انجمن روان شناسی امریکا در سال 1971 قوام یافت، اما برخلاف تمامی سمبلها و خصائص یک مکتب فکری ، روانشناسی انسان گرا عمدا یک مکتب نشد. این قضاوت خود روانشناسان انسان گراست که با گذشت سه دهه از آغاز جنبش در گردهمایی سال 1985 که برای بحث درباره ماهیت این رشته تشکیل شده بود، بیان داشتند.


ادامه مطلب ...

اساس نظريه شناختي را قانون تعادل رواني تشکيل مي دهد. بنابراين هر انساني در تلاش است تا کل وجود او از نظامي متعادل وپايدار برخوردار باشد. ولي يادگيري يعني مواجه شدن با آنچه تا به حال ناشناخته بوده است تعادل فرد رابهم زده زمينه ايجاد تعادلي جديد را در او فراهم مي کند.پس در نظريه شناختي يادگيري فرايندي است که باعث فروپاشيدگي تعادل فعلي فرد مي شود واو ميکوشد تابه يک تعادل رواني تازه دست پيدا کند.(سعادت،183:1383)

گشتالت : وضع و شكل يا هيأت كل ، تصوير كلي سازمان‌يافته و شناخته شده .
فرد مي‌كوشد موجودات مادي را به صورت و هيأت كل درك كند ، يا به آن‌ها معنا و مفهومي سازمان‌يافته بدهد و در آن وحدتي به وجود آورد .
 در روانشناسي گشتالت ؛ پي بردن به ادراكِ ارتباط است كه موجب رفتارِ معنادار مي‌شود .


ادامه مطلب ...

توجه روانکاوی به ادبیات و هنر و سپس به نقد هنری به رغم مباحث بسیاری که به ویژه نظریه ها و برداشت های فروید و شاگردانش ایجاد کرد و مناقشات طولانی را دامن زد، تحول عمیقی را نیز در پی داشت که عرصه نقد را به کلی دگرگون کرد. این ارتباط میان روانکاوی و هنر از اصلی ترین جریانات نقد هنری و ادبی در طول یک سده اخیر محسوب می گردد

نقد روانشناسی تقریباً همزاد خود روانشناسی است. زیرا از همان آغاز فروید در فعالیت های خود بخشی را به بررسی ادبیات و هنر اختصاص داد. بنابراین مطالعات ادبی و هنری و روانشناسی عمری بیش از یک صد سال دارد. فروید با برگرفتن برخی از مضامین و اسطوره های ادبی همچون اودیپ، کوشید تا نظریات انتقادی خود همچون عقده اودیپ را مطرح کند. بنابراین، او منابع ادبی و هنری را سرچشمه هایی برای شناسایی و پرداختن به روانشناسی خود می پنداشت. به بیان دیگر، ادبیات و هنر نیز در رشد و توسعه روانشناسی و روانکاوی نقش عمده ای ایفا می کنند. به همین دلیل است که در دوره تکوین روانشناسی و روانکاوی تا این حد ادبیات و هنر حضور دارند. در نتیجه نمی توان نقش ادبیات را در کشف بزرگ ضمیر ناخودآگاه نادیده انگاشت. البته دامنه مطالعات روانشناسی فقط به ادبیات و هنر محدود نمی شود، همانگونه که نقد ادبی و هنری نیز به مطالعات و نقد روانشناسی محدود نمی گردد، اما تعامل این دو با یکدیگر تاثیری عمیق و غیر قابل انکاری بر هم داشته است. چنانکه نقشی که روانشناسی در نگرش به انسان و فرهنگ و نقد آنها داشته است، در تحول از نقد سنتی و سپس پوزیتیویستی به نقد نو، غیرقابل انکار بوده است.



ادامه مطلب ...

يادگيري اساس رفتار افراد را تشكيل مي‌دهد از طريق يادگيري فرد با محيط آشنا مي‌شود، چگونگي بروز عواطف را مي‌آموزد و عقلانيت خويش را توسعه مي‌بخشد. توجه به «اصول يادگيري» در فعاليت‌هاي تربيتي شرط اساسي موفقيت استادان است.

 
يادگيري معنادار كلامي (آزوبل)منظور از يادگيري معنادار كلامي اين است كه محركي يا مفهومي در ساخت شناختي يادگيرنده داراي سابقه باشد ، اما اگر مفهوم يا انديشه‌اي لفظ به لفظ آموخته شود و داراي سابقه ذهني نباشد آن را يادگيري طوطي‌وار مي‌نامند .براي اين‌كه درس معلم موفقيت‌آميز باشد ، بايد به ساخت شناختي يادگيرندگان پي برد ، براي انجام اين منظور بايد به وسيله‌ي آزمون‌هاي معلوماتي و سوابق تحصيلي (تشخيصي) حدود معلومات دانش‌آموزان را قبلاً تعيين نمود و پس از آن بايد قبل از آغاز درس جديد از پيش سازمان‌دهنده بهره گيرد (براي ارتباط دادن مواد درسي جديد با معلومات گذشته) كه اين هرچه كلي‌تر ، گوياتر و پرمعناتر باشد ، به درك و يادگيري شاگردان ياري بيشتري مي‌رساند .آزوبل همچنين معتقد است كه عوامل انگيزشي و نگرشي به طور مستقيم در پيشرفت يادگيري دريافتي و حفظ و نگهداري مطالب مؤثر است لكن در فرآيند يادگيري دخالتي ندارند فقط با بالابردن ميزان توجه ، كوشش و آمادگي ، موجب تسريع و تسهيل يادگيري مي‌شوند.


ادامه مطلب ...

قدیمی‌ترین فرمول‌بندی نظریه اسناد را می‌توان در کارهای فریتس هایدر که به عنوان پدر اسناد از او نام برده می‌شود مشاهده کرد. هایدر در سال 1958 کتاب "روان‌شناسی روابط میان‌فردی" را منتشر کرد و نخستین گام را در پاسخ به این سوال که مردم برای درک علل رفتار خود و دیگران چه تبیین‌هایی به کار می‌برند، برداشت. از نظر هایدر همه مردم در زندگی روزمره مانند دانشمندان عمل می‌کنند و برای درک افراد پیرامون خود یا به عبارت دیگر محیط اجتماعی خویش از همان اصول علی و منطقی استفاده می‌کنند که دانشمندان برای فهم دنیای فیزیکی به کار می‌گیرند. افراد رفتارهای دیگران را مشاهده، تحلیل و تبیین می‌کنند. این تبیین‌ها اسناد نامیده می‌شوند.

هایدر برای توصیف چگونگی استفاده از علیت در اسنادهای روزمره، از منطق استفاده می‌کند. اگرچه برای رویدادهای مختلف تبیین‌های فراوانی وجود دارد اما می‌توان آن‌ها را به دو دسته اساسی تقسیم کرد:
1-       اسناد شخصی یا درونی
2-      اسناد موقعیتی یا بیرونی.
ما در پیش‌بینی رفتار دیگران ابتدا می‌کوشیم میان تاثیرات محیطی و تاثیرات درونی تمایز بگذاریم. طبق گفته هایدر، بیشتر مردم برای درک رفتار دیگران یکی از تبیین‌های زیر را به کار می‌گیرند:


ادامه مطلب ...

نظريه يادگيري اجتماعي مفاهيم رفتاري وشناختي را ترکيب و هماهنگ مي کند وبر کيفيت متعامل عوامل تعيين کننده شناختي،رفتاري ومحيطي تاکيد مي ورزد . اين نظريه يک نظريه رفتاري است وتا حدودي از اصول شرطي شدن کلاسيک وموثر نشات مي گيرد . اين نظريه هم چنين مبتني است بر فرايند يادگيري مشاهدهاي از طريق الگو سازي وتقليد. البرت باندورا روان شناس رفتاري برجسته دانشگاه استانفورد ، بر اين باور است که معرفت پذير ابتدا به مشاهده ديگران مي پردازد و تصويري ذهني از رفتار ونتايج آن ها بدست مي آورد. آنگاه نظاره گر،رفتاري را آزمايش مي کند.اگر نتايج مثبتي را به بار آورد تکرار خواهد کرد ولي اگر نتايج منفي حاصل شود رفتار تکرار نخواهد شد در روش يادگيري اجتماعي همچنانکه افراد بر محيط خودشان اثر مي گذارند محيط هم به نوبه خود بر چگونگي انديشيدن و رفتار آنان اثر مي گذارند

«اگر مردم مجبور بودند برای تصمیم‌گیری در مورد این که چه کاری انجام دهند فقط بر روی تاثیرات اعمال گذشته خودشان تکیه کنند، یادگیری به طور فزاینده‌ای وقتگیر و طاقت‌فرسا می‌شد.
خوشبختانه اغلب رفتارهای انسانی به طور مشاهده‌ای و از طریق مدل‌سازی فراگرفته شده‌اند: فرد از طریق مشاهده دیگران، ایده چگونگی انجام رفتارهای تازه را شکل می‌دهد. در موقعیت‌های بعدی، این اطلاعات رمزی به عنوان راهنمایی برای عمل، در خدمت فرد خواهد بود.»
آلبرت بندورا، نظریه یادگیری اجتماعی، 1977


ادامه مطلب ...

مدل طراحی آموزش که عموماً امروزه برای توسعه آموزش استفاده می شود، رویکرد  (تحلیل، طراحی، توسعه، کاربرد و ارزشیابی) است. این مدل که مبتنی بر رویکرد رفتار گرایی است، با اهداف قابل اندازه گیری، امکان اندازه گیری عملکرد دانش آموز در انتهای دوره را فراهم می آورد. تاکید بر رفتار گرایی دارای فوایدی در آموزش الکترونیکی  است. هنگام طراحی آموزش الکترونیکی ، بیان کردن اهداف و انتظاراتی که از دانش آموز در پایان دوره می رود مطلوب است. یادگیرندگان آموزش الکترونیکی ، ولو اینکه تمایل به خودجوشی و خود رهبری داشته باشند، می خواهند بدانند که چه انتظاراتی از آنها در پایان واحد آموزش می رود و اینکه رسیدن به تسلط در آن چگونه ممکن است. آشکار است که اهداف آموزشی که به خوبی توصیف شده اند، راهنمای خوبی برای دانش آموزان در مورد اینکه چه چیزی باید یاد بگیرند هستند و همچنین می توانند نوعی تعامل یادگیرنده – مربی ( از آنجا که مربی تدوین کننده اهداف برای یادگیرنده است) ایجاد کنند و یا تعامل یادگیرنده – محتوا (از آنجا که اهداف آموزشی بخشی از محتوا هستند) را خلق نمایند.



ادامه مطلب ...
جمعه 7 مهر 1391برچسب:روانشناسی ,روانكاوی,فروید ,, :: 11:47 :: نويسنده : نصرت نوجوان
روانشناسی به عبارتی دانش كاركردهای ذهن شامل شناخت هوش و... به روشی علمی و مبتنی بر تحقیقات علمی است و به عبارتی دیگر روانشناسی دانش سنجش این كاركردها در بالین بیماران و در افراد سالم است. از آنجا كه روانشناسی از یك سو به ادبیات، فلسفه و از سوی دیگر به پزشكی پهلو می زند دانشی دشوار، جذاب و به غایت مفید به شمار می رود. اما در واقعیت زندگی معنای روانشناسی به این دو حیطه محدود نمی ماند و معانی و كاربردهای بسیار گوناگونی به خود می گیرد كه مقصود حقیر نیز در این یادداشت شكافتن این معانی و كاربرد ها است نه آن تعاریف علمی و استاندارد.
مثلاً وقتی آقای روانشناس در مشاجره ای با همسرشان كه صد البته برای روانشناسان نیز افتد و دانی _ فریاد می زنند «ای نارسی سیست نابكار این درآمد من و لباس به این قیمت؟» روانشناسی كاربردی شبیه فحش پیدا می كند. و وقتی كه در كلاس روانشناسی نشسته اید و آرام آرام گچ دیوار را با ناخن می سائید و معلم كم كم صحبت را به شخصیت آنتی سوسیال _ شخصیت ضداجتماع می كشاند و شما دست پس می كشید روانشناسی چون یك ابزار اعمال قدرت به كار رفته است.


ادامه مطلب ...
کتاب «اندیشه یونگ» نوشته ریچارد بیلسکر، که با ترجمه روان و شایسته حسین پاینده روانه بازار شده است، کتابی نیست که به تمام ابعاد اندیشه یونگ بپردازد. این عدم پردازش نه تنها معرف نقص کتاب نیست، بلکه مشخص کننده هدفمندی نویسنده است. بیلسکر در مقدمه کتاب می گوید: «نظر به اینکه کتاب حاضر یکی از مجلدهای مجموعه کتاب هایی درباره فیلسوفان است، هدف اصلی من این است که به طور خاص فلسفی ترین جزء اندیشه یونگ ـ یعنی دیدگاهش راجع به سرشت انسان را توضیح دهم. انتخاب این موضوع چندان هم حوزه بحث مرا محدود نخواهد کرد، هرچند که به همین دلیل نوشته های متعدد یونگ درخصوص نحوه روان درمانی را مورد بررسی قرار نمی دهم.» بیلسکر، عمدتا به انسان شناسی فلسفی یونگ می پردازد. 
گو اینکه یونگ انسان شناسی خود را بر پایه تجربیاتی که در روان درمانی داشت شکل داد، اما اقتضائات کتاب موجب شده است که به روان درمانی یونگ کمتر پرداخته شود. دیگر ویژگی مهم کتاب که در نسبت با جهت گیری فلسفی نویسنده قرار دارد، نسبتی است که نویسنده با آرای فروید برقرار کرده است. در این کتاب با ارجاعات متعدد به آرای فروید ـ آن طورکه در کتاب های متعارفی که به یونگ می پردازد، مشاهده می شود ـ مواجه نیستیم. نویسنده می گوید: «بسیاری از کتاب هایی که راجع به یونگ نوشته شده اند، صرفا اندیشه های او را با نظرات فروید مقایسه می کنند... در کتاب حاضر، من تا حد ممکن کمتر به فروید اشاره می کنم تا بدین ترتیب بتوانم اندیشه های یونگ را مستقل از فروید و نظریه روانکاوی شرح دهم.» نویسنده تنها در مواقعی به فروید اشاره کرده است که رأیی از یونگ مشخصا در نسبت با آرای فروید قرار دارد، نه اینکه هر جا رأیی از یونگ مطرح می کند بدیل فرویدی آن را هم مطرح کند.
 


ادامه مطلب ...

 نظريه واكنش هاي هيجاني :

 با وجود آنكه ماورر از طرفداران نظريه كاهش سايق هال بشمار مي آيد ولي خودش نيز داراي نظزيه خاصي به نام شرطي شدن اضطرابي يا واكنش هاي هيجاني است.   به ماورر يادگيري بر اساس شرطي شدن بازتابي يا شرطي شدن كلاسيك پاولف استوتر است اما نه آنگونه كه پاولف معتقد بود . به نظر ماورر شرطي شدن بازتابي پاولف بيشتر به وظايف دستگاه عصبي خود مختار و كنترل اندرو نه ها ( امعا و احشا ) و دستگاه گردش خون ارتباط دارد .
دستگاه عصبي خود مختار يا غير ارادي از دو شاخه سمپاتيك و پارا سمپاتيك كه عكس يكديگر عمل مي كنند تشكيل يافته است . شاخه سمپاتيك موجود زنده را براي مقابله با حالت هاي اضطراري آماده مي كند در صورتي كه پارا سمپاتيك براي استراحت و آرامش بكار مي رود . سالهاست كه روانشناسان دستگاه عصبي خود مختار را بعنوان عامل فيزيو لوژيك هيجان شناخته اند .



ادامه مطلب ...

از بارزترین ویژگی های کار فروید که در جهت فلسفه جدید و از همان نقطه آغاز می شود این است: «شک کردن». او با استفاده از این شک درمی یابد که به عنوان مثال فرد در خواب مصنوعی نمی تواند واقعیت را از ضد آن تمیز دهد و از آن نتیجه می گیرد که بسیاری در زندگی واقعی نیز قدرت فهم و هماهنگی با واقعیت را ندارند و برای تحمل بار سنگین آن در توهمی خودساخته یا جامعه یا ... ساخته زندگی می کنند.

 
یکی از اهداف او آن است که به فرد کمک کند همراه با او ماهیت توهم را دریابد و از آن خارج شود و خود را بازیابد تا بتواند واقعیت را آنگونه تغییر دهد که نیازی به توهم نداشته باشد. در این روش آگاهی عامل اصلی است. این آگاهی است که باید به ساحت هشیار وارد شده و توهم موجود در تصورات آن را کشف کند و واقعیت پنهان آن را دریابد. روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

تحقیقات پاولف درمورد شرطی سازی چند تن ازروانشناسان شوروی را تحت تاثیرقرارداد بنابراین برخی ازآنها آزمایشهایی را اجرا کردند که شامل شرطی کردن پاسخهایی بودند که معمولا تحت کنترل ارگانیزم نیستند. برای مثال انقباض وانبساط رگها را که با استفاده ازکیسه های سرد وگرم ایجاد می شوند می توان به صدای زنگ شرطی کرد.تخله ادرار را هم می توان به صورت کلاسیک شرطی کرد. اگرهوای کافی به مثانه فرد وارد شود فشارداخل مثانه بیشترمی شود وتخلیه ادرارصورت می گیرد.اگروارد کردن هوا با یک زنگ همایند شود بعدازچند بارهمایندی زنگ به تنهایی تخلیه ادراررا فرا می خواند.

 
کلر(1969) دراین رابطه آزمایشی را شرح می دهد که طی آن ازآزمودنیها خواسته شد دست راست خود رادریک سطل آب یخ فروکنند. این کارباعث می شود دمای آن دست فورا کاهش یابد وجالب اینکه باعث می شود کاهش دما دردست دیگرنیزراحت تراندازه گیری شود. اگردست با فواصل منظم (3یا 4دقیقه) درآب یخ فرو برده شود وقبل ازهربارفروبردن زنگی نواخته شود بعد از20 بارهمایندی یا قدری بیشتر زنگ به تنهایی موجب کاهش دما دردست خواهد شد .

 



ادامه مطلب ...
در تاریخ روان شناسی نوین ساخت گرایی از دو منظر دارای جایگاه خاص و مهمی است. نخست از آن جهت که نخستین موضعگیری نظام مند علمی در روان شناسی نوین درنظر گرفته می شود و از سوی دیگر به دلیل تاثیری است که این مکتب بر مکاتب پس از خود همچون مکتب گشتالت داشته است. نام وونت در مقام پیشگام این مکتب و تیچنر به عنوان بنیانگذار آن در تاریخ روان شناسی نوین مطرح شده است. در این مقاله ابتدا به بررسی آراء و نظریات تیچنر خواهیم پرداخت. سپس به تحلیل مکتب ساخت گرایی، خدمات و انتقادات وارد برآن اشاره خواهیم کرد.
 
ادوارد بــرادفــورد تـیـچـنـر در سـال ۱۸۶۷در انگلستان چشم به جهان گشود. برای تحصیل ابتدا کالج مالورن و سپس آکسفورد را انتخاب کرد و در آنجا به مدت ۴سال به تحصیل فلسفه و ادبیات پرداخت. به علت شهرت روان شناسی وونت بدان تمایل نشان داد و به مدت ۲سال زیر نظر مستقیم وونت به مطالعات روان شناسی روی آورد. هدف او تصاحب عنوان پیشگام روان شناسی آزمایشی نوین در انگلستان بود ولی به دلیل شرایط حاکم در انگلستان این امر محقق نشد. به همین دلیل تیچنر پس از دریافت درجه دکترای خود به دانشگاه کرنل در آمـریکا رفت. سخنرانی های ماندگار او در دانشگاه کرنل به همراه تدریس جذاب وی در دانشگاه آکسفورد از او شخصیتی جذاب و تا حدودی جزم اندیش در اذهان ترسیم نموده است. مهمترین کار تیچنر در دانشگاه تدریس بود. با این وجود از طریق هدایت و جهت دهی تحقیقات و پژوهش های دانشجویان توانست دیدگاه هایش را مورد بررسی و آزمایش قرار داده و در قالب نظامی منسجم ارائه دهد. در طول ۳۵سال تدریس، استاد راهنمای بیش از ۵۰پایان نامه دکتری را بر عهده داشت پایان نامه هایی که بیشتر آنها متأثر از افکار خود تیچنر بود. وبک در توصیف شیوه تدریس و نگاه تیچنر چنین می نویسد:

 



ادامه مطلب ...

اسکینر در 20 مارچ 1904 در پنسیلوانیا به دنیا آمد و در 18 آگوست 1990 درگذشت. او دوران بچگی‌اش را «گرم و پایدار» توصیف کرده است. او هنگامی که نوجوان بود، عاشق ساختن و نوآوری چیزهای مختلف بود. او این مهارت را بعداً در تجربیات روان‌شناسی خود نیز به کار برد. اسکینر در سال 1926 از کالج همیلتون لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت و مدّت زمانی را به کار نویسندگی پرداخت تا آن که با نوشته‌های واتسون و پاولوف آشنا شد. او با الهام از این نوشته‌ها تصمیم گرفت به کار نویسندگیش خاتمه دهد و وارد دانشکده روان‌شناسی دانشگاه‌ هاروارد شد.

اسکینر در سال 1945 به شهر بلومینگتون در ایالت ایندیانا رفت و رئیس دانشکده روان‌شناسی دانشگاه ایندیانا شد. او در سال 1948 به عنوان استاد روان‌شناسی به دانشگاه هاروارد بازگشت و تا پایان عمرش در همان جا باقی ماند. او یکی از پیشتازان رفتارگرایی بود و کارهایش تأثیرات ماندگار و گسترده‌ای در روان‌شناسی تجربی بجا گذاشته است. او همچنین مخترع جعبه اسکینر است که در آن‌، یک موش یاد می‌گیرد از طریق فشار دادن یک اهرم، غذا به دست آورد.

 



ادامه مطلب ...

طبق نظریه شرطی شدن عامل ، ارگانیسم یاد می‌گیرد که رفتار تقویت شده را تکرار کند. اولین پاسخهای درست با کوشش و خطایی تصادفی یا با راهنمایی فیزیکی یا کلامی حاصل می‌شود. رفتارهای تقویت شده ، با فراوانی بیشتر ظاهر می‌شوند. مثلا کودک می‌آموزد که کتک زدن خواهر یا برادر سرزنش والدین را به دنبال دارد.

شرطي شدن عامل : اسكينر با توجه به دو نوع پاسخ يا رفتار ( رفتار منعكس و رفتار عامل ) به 2 نوع شرطي كردن معتقد شد : يكي شرطي شدن رفتار منعكس كه در آن تقويت با محرك متنا سب است و محرك شرطي با محرك طبيعي همراه است .
نوع ديگر شرطي شدن كه اسكينر آن را " شرطي شدن عامل " يا "شرطي شدن وسيله اي " يا "ابزاري " ناميد . در اين نوع شرطي شدن حيوان ياد مي گيرد كه با ايجاد تغييري در محيط به پاداش يا " تقويت " برسد و در واقع رفتار آموخته او ابزار يا وسيله اي براي رسيدن به هدف مي شود .


ادامه مطلب ...

نظریه هال نزدیک به 30 سال نظریه قابل قبولی بود ولی بعد از مرگ وی از اعتبار آن کم شد .

نظریه هال امتداد نظریه رفتاری است .
در واقع هر نظریه به دنبال خود صدها نظریه ذاشته است . آنچه که اصولاً ما می بینیم ترکیب نظریه هاست .
در این نظریه (نظریه هال ) بر تقویت تاکید زیادی شده است . او نیز تقویت را که در نظریه پاولف بود را کامل کرد . در این نظریه بر کاهش سائق نیز تاکید دارد .
یک نظریه این گونه بیان می کند که یک تقویت کننده به کاهش سائق نیاز دارد . مثلاً گرسنگی هنگامی که به به   وجود می آید ایجاد درد می کند و هنگامی که سائق (غذا) می رسد ، درد از بین می رود . در این هنگام گرسنگی اگر کاهش پیدا کند معادل تقویت کننده می باشد .
 
نظام رفتاری هال دو بخش دارد :
یکی از نظام ها بر این نکته تاکید دارد که : تولید زنجیره های رفتار از طریق تولید هدف
یکی از اصطلاحات مخصوص هال : پاسخ های انتظاری هدف یا مکانیزم میانجی می باشد .
«خرده پاسخ های انتظاری هدف » اصطلاح دیگر هال می باشد ، که وقتی کنار هم قرار می گیرند یک پاسخ را شکل می دهند .


ادامه مطلب ...

ماهيت نظريه يادگيري اسپنس

اسپنس در نظريه شرطي كمّي خود كوشيد در چهارچوب شرطي شدن محرك – پاسخ به هدف نهايي يادگيري و رفتاري دست يابد. وي در بررسيهاي خود به اصلاح و بهبود نظام روان‌شناسي هال پرداخت و يادگيري را يك فرايند ارتباطي ميان محرك – پاسخ شناخت و از مفاهيم مختلف نظريه هال فقط به شمار معدودي از آنها صحه گذاشت.

گرچه اسپنس بررسيهاي خود را درباره يادگيري به طور خالص و بدون توجه به كاربردهاي آموزشي انجام مي‌دهد، اما در نتيجه معلوم مي‌شود كه براي پيشرفت مواد درسي داراي نتايج موثر و كارسازي مي‌باشند.
به عقيده اسپنس اشياء و اموري كه در جهان پيرامون انسان وجود دارند جز واقعيتها يا حقيقتها چيز ديگري نيستند و از راه مشاهده مي‌توانند مورد بررسي قرار گيرند. به اين جهت اسپنيس را مي‌توان يك حقيقت‌گراي علمي يا تجربه‌گراي منطقي دانست. علم از ديدگاه اين روان‌شناس تنها با معلوماتي بايد سر و كار داشته باشد كه با تأييد همگان همراه باشد و در قيد اظهار نظرهاي خصوصي قرار نگيرد.


ادامه مطلب ...

پاولف پژوهشگر و زيست‌شناس نامور روسي يكي ديگر از نخستين كساني است كه با آزمايشهاي علمي خود به موضوع تداعي معاني يا همخواني انديشه‌ها تحقق بخشيد. در نظريه‌هاي تداعي‌گرايي بيشتر اصل مجاورت مطرح است. به طوري كه در نظريه وابسته‌گرايي ثوراندايك مشاهده گرديد همراهي يا مجاورت محرك و پاسخ موجب يادگيري مي‌شود، در صورتي كه در نظريه بازتابي پاولف مجاورت يك محرك با محرك ديگر كه هر كدام داراي پاسخ خاص خود مي باشد سبب مي‌گردد كه پاسخ يكي از محركها بر اثر تكرار به محرك ديگري اختصاص يابد.

 


پاولف با توجه به اصل مجاورت در بررسيهاي خود اصطلاح بازتاب يا پاسخ را براي توصيف يك واحد رفتاري به كار مي‌برد. به نظر او فرايند اساسي در يادگيري ايجاد رابطه‌اي است كه ميان محرك و بازتاب (پاسخ) – به علت همزماني يا مجاورت آنها – به وجود مي‌آيد. روان‌شناسان براي سهولت محرك را، يعني عاملي كه از ارگانيزم در محيط نسبت به آن واكنش نشان مي‌دهد، با حرف
s و پاسخ آن را – خواه بازتاب بدانيم و خواه چيز ديگر – به صورت R نشان مي‌دهند بنابراين، يادگيري عبارت از ايجاد نوعي ارتباط فرضي در دستگاه عصبي است كه ميان محرك ( S ) و پاسخ ( R ) ايجاد مي‌شود.



ادامه مطلب ...

در سال 1898 ثورندايك نتيجه پژوهشهاي خود را درباره رفتار حيوانات در كتابي به نام هوش حيواني منتشر ساخت. وي به خاطر پژوهشهاي تازه علمي و تجربي خود در حدود نيم قرن پيشرو روان‌شناسي تربيتي و يادگيري به شمار مي‌آمد.


ثورندايك بررسيهاي مهم خود را درباره يادگيري تا 1933 ميلادي انجام داد. وي برخلاف بسياري از روان‌شناسان عصر خود به مساله يادگيريف تفاوتهاي فردي در آموزش و پرورش علاقه فراوان نشان داد و براي نخستين بار سنگ زير بناي سنجش و پيشرفتهاي تحصيلي شاگردان را به روش علمي بنا نهاد. در واقع به وسيله ثورندايك بود كه شيوه كمي در راه پژوهشهاي آموزشي آغاز گرديد و هم او بود كه جايزه ممتاز انجمن روان‌شناسان آمريكا را دريافت داشت.


ثورندايك عقيده داشت كه رفتار مشهود معلول محركهاي دروني است تا بروني، به اين معنا كه محركهاي دروني موجب كششها يا سابقهايي مي‌شوند كه موجود زنده را به فعاليت وا مي‌دارند، اما به طور كلي در امر يادگيري عوامل بدني و رواني هر دو دخالت دارند و يادگيري فرايندي است كه اين دو مورد را به صورتهاي گوناگون به يكديگر ارتباط مي‌دهد. هرآنچه كه احساس يا ادراك مي‌شود عامل رواني و آنچه كه به صورت محرك يا پاسخ جلوه كند عامل بدني را تشكيل مي‌دهد. در يادگيري ممكن است عامل رواني با بدني، بدني با رواني، رواني با رواني،‌ و بدني با بدني پيوند يا وابستگي پيدا كند.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...



ادامه مطلب ...

تجربه نقطه آغاز بررسي انديشه است،

كاركردگرايي ديدگاهي است كه در آن فرايندهاي رواني و رفتارها به موجود زنده ياري مي‌دهند تا با محيط مادي و اجتماعي خود سازش پيدا كند (هايد بردر 1933). اين مكتب فكري يا چشم‌انداز آموزشي براي نخستين بار به وسيله جان ديويي و جيمز اينجل در دانشگاه شيكاگو اعلام وجود كرد، اما آثار و افكار ويليام جيمز بيش از همه در تكوين اين نظريه نقش‌آفرين است. وي در سال 1890 كتاب دوجلدي خود را به نام اصول روان‌شناسي منتشر ساخت و اساس كاركردگرايي را در آن مشخص نمود.


جيمز يك تجربه‌گرا بود و اعتقاد داشت كه تجربه نقطه آغاز بررسي انديشه است، نه تداعي‌گرايي به عقيده او انديشه‌هاي ساده نسخه تاثرات و دروندادهاي محيطي نيستد،‌ بلكه محصول فكر نظري و مطالعاتي هستند. جيمز وجدان را فرايندي پايدار و پيوسته مي‌دانست، نه مجموعه‌اي از يك رشته اطلاعات جدا از يكديگر. به عقيده جيمز وجدان همواره در حال دگرگوني و تغيير است. وقتي تجربه تغيير كند جريان انديشه نيز تغيير مي‌كند. وجدان از همان روز تولد در معرض انبوه اشياء و روابط قرار مي‌گيرد و آنچه كه احساسهاي ساده ناميده مي‌شود ناشي از تبعيضهاي شديد و نارواست. بنابراين جيمز هدف وجدان را ياري دادن به افراد آدمي مي‌داند تا بتوانند با محيط خودسازگاري پيدا كنند.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...



ادامه مطلب ...
 
روان‌شناسي تيچنر در آغاز هيچ‌گونه نام مشخص نداشت، اما پس از مدتي به نام ساخت‌گرايي شهرت يافت كه آميخته‌اي از تداعي‌گرايي و روش تجربي است.

در واقع ساخت‌گرايان به بررسي ساخت فرايندهاي رواني يا ذهني مي‌پرداختند و معتقد بودند كه وجدان آگاه آدمي حوزه مجاز و شايسته‌اي براي بررسيهاي علمي به شمار مي‌آيد، به ويژه آنكه ذهن از تداعي انديشه‌ها تشكيل يافته است و براي پي بردن با ماهيت پيچيده اين تداعيها بايد آنها را به اجزاء تشكيل دهنده‌شان تجزيه كرد كه همان خودكاوي است. به عقيده تيچيز دانشمندان و پژوهشگران كه با اتكاء به مشاهده پديده‌ها بررسيهاي خود را انجام مي‌دهند و نتايج معتبر به دست مي‌آورند، درون‌نگري نيز نوعي مشاهده علمي است. آزمودنيها زماني كه در معرض رويدادها و آزمايشهاي درون‌نگري قرار مي‌گرفتند احساس تجربي خود را بي‌درنگ بيان مي‌كردند. چنانكه وقتي به آنان يك تخته قالي نشان مي‌دادند، آنها ادراك خود را از شكل، اندازه، رنگ، طراحي و بافت آن بيان مي‌داشتند، نه آنكه اطلاعات و ذوق و سليقه خود را درباره قالي ابزار كنند.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...
تصور ذهني و انديشه‌مداري
 
نظريه اندريافت بر تصور ذهني و انديشه‌مداري استوار است. مطالب هنگامي اندريافت مي‌شوند كه در وجدان آگاه اثر وجود پيدا كنند و در انديشه‌هاي آگاه ديگر جذب شوند. در اين نظريه انديشه‌هاي جديدي كه در ذهن يا وجدان تشكيل مي‌شوند با انديشه ما يا مطالب گذشته پيوند مي‌يابند و نوعي همخواني يا هماهنگي و انسجام پديد مي‌آورند.
نظريه اندريافت، برخلاف نظريه ورزش رواني و شكوفايي طبيعي كه به ذاتي بودن علم و رشد غرايز توجه دارند، تداعي رواني را مهم مي‌شمارد و هرگونه معلوماتي را ناشي از محيط مي‌شناسد. براساس اين نظريه روان يا ذهن همچون ظرف يا محتوايي است كه از پيوند تجربه‌هاي تازه با خاطره‌هاي گذشته تشكيل شده است. خاستگاه اين سازماني ذهني در محيط و خارج از وجود فرد است و پيوندهاي گذشته در سازمان دادن اين آگاهيها موثرند. از اين رو در
نظريه اندريافت ساختمان روان از عناصر متداعي يا همخوان تشكيل يافته است.

هربارت را بايد طراح اصلي نظريه اندريافت به شمار آورد. وي مانند پيشينيان خود، به دوگانگي تن و روان معتقد بود و چون عملاً در كار آموزش و پرورش شركت فعال داشت هدف تعليم و تربيت متعالي را رشد منش يا خصلت اخلاقي مي‌شناخت ولي آن را به بخشهاي عقلي و اخلاقي تقسيم نمي‌كرد، زيرا به عقيده او خود نفس يا روان به نيروهاي مختلف قابل تقسيم نيست.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...
 
 
يكي ديگر از نظريه‌هاي مهم يادگيري را بايد شكوفايي طبيعي يا طبيعت‌گرايي رومانتيك نام نهاد. اساس اين نظريه بر پاك سرشتي و فطرت نيكوي آدمي استوار است كه با محيط خود رابطه فعالانه‌اي دارد. چون عقل نمي‌تواند همواره راهنماي او باشد احساسات و عواطف بهترين رهبر و مظهر واقعي طبيعت او مي‌باشند. پيشرو و الهام‌بخش اين نظريه ژان‌ژاك روسو (1712 – 1778)، فيلسوف و دانشمند معروف فرانسوي است و پس از او بايد هنريخ پستالوتزي (1746 – 1825)، مربي بزرگ سويسي و فريدريخ فروبل (1782 – 1852) فيلسوف و مربي نامدار آلماني، را نام برد. 

نظر روسو بر اين مبتني است كه هر چه ساخته و پرورده طبيعت است خوب و در جهت خير و صلاح است و قانون طبيعت برترين قانونهاست. اما جامعه بشري و هر چه به دست آدمي ساخته و ايجاد مي‌شود غرض‌آلود و تصنعي است. چون انسان فطرتاً خوب آفريده شده است بايد در محيطي طبيعي و دور از هر گونه تصنع و فساد پرورش يابد. به نظر او انسان موجودي خودمختار و تاثيرپذير است و محيط بد اجتماعي موجب تباهي او مي‌گردد. قراردادها و رسوم اجتماعي اموري غيرطبيعي هستند. به سخن ديگر، آداب و تشريفات اجتماعي انحراف از مسير طبيعت است. روسو قوانين طبيعي را قوانين الهي مي‌شناسد. بنا به گفته خود او: هر چه از دست آفريدگار جهان بيرون مي‌آيد نيكوست، اما هر چه به دست بشر بيفتد تباه مي‌گردد .


ادامه مطلب ...

با توجه به مبحث تجربه‌گرايي ، جان‌لاك نخستين كسي است كه به مخالفت با فطري بودن عقل و يادگيري از راه پرورش نيروهاي رواني پرداخت. به نظر او كمتر افراد يا جامعه‌اي پيدا مي‌شوند كه داراي طبع و سرشتي يكسان يا فكر و عقيده‌اي مشترك باشند. ذهن آدمي هنگام تولد همانند لوح سفيدي است كه هيچ‌گونه فكر ذاتي در ان نقش نبسته است. هر فكر و عقيده‌اي از راه تجربه و حواس حاصل مي‌شود. اين برداشت جديد به عنوان تجربه‌گرايي يا مسلك تجربي شناخته شد. تجربه‌گرايي فلسفه خردگرايي افلاطون و دكارت را هدف حمله‌هاي مستقيم خود قرار دارد. زيرا اين دو فيلسوف عقل را مايه سرچشمه معلومات مي‌پنداشتند. لاك‌ يادگيري را ادراكي مي‌دانست كه از راه تجربه‌ها به دست آمده باشد. چون ذهن از عالم اشياء جداست، بنابراين اشيايي كه ادراك مي‌شوند فقط تصورات يا مثلي از اشياء مي‌باشند.

 
انديشه‌ها و عقيده‌ها از انديشه‌هي ساده تشكيل شده و آنها نيز به نوبه خود از عناصر تازه‌تري به وجود آمده‌اند كه به وسيله تداعي با يكديگر پيوند يافته‌اند. ذهن آدمي نيز همانند ماشين از دستگاههاي وابسته به هم شكل گرفته و سازمان‌يافته است.
روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

بحث نظريات يادگيري از يک ميراث غني و متنوعي برخوردار است. قريب صد سال پيش مبحث يادگيري زير سلطه نظريات فلسفي قرار داشت. از جمله فلسفه ارسطو و افلاطون يا نخستين بررسي هاي آزمايشي كه توسط  ابينگهاوس ، ثرانديک به عمل آمد ، روش هاي تحقيق در علوم طبيعي در مسائل يادگيري نيز مورد استفاده قرار گرفت و بر مبناي انبوه مدارک علمي که حاصل کار آزمايشگاههاي روان شناسي در نقاط مختلف جهان بود، نظريه هاي جامعتر و اصول دقيق تري در مباحث يادگيري ارائه گرديد.

 

بخش اعظم مطالعات اولیه درباره یادگیری را رفتارگرایان انجام داده‌اند. فرض اساسی آن‌ها عبارت بود از این که؛ روابط ساده‌ای از نوع شرطی سازی، پایه اساسی هر نوع یادگیری است.
 
 مهم‌ترین روندی که در مطالعه علمی یادگیری به وجود آمد استفاده از حیوانات در آزمایش‌های مربوط به یادگیری بود. ادوارد ال. ثرندایک(Edward. Thorndike) پیشگام این تلاش در رابطه با درک یادگیری حیوانات از راه اجرای آزمایش‌ها بود.


ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
پيوندها